باران تنهایی

«باتب تنهایی جانکاه خویش زیرباران می سپارم راه خویش»

باران تنهایی

«باتب تنهایی جانکاه خویش زیرباران می سپارم راه خویش»

سلاممممم...

سلام به حس خوب زندگی،به هوای خوب یا بدی که استنشاق می کنم،به تمام روزایی رو که تو دانشگاه سپری می کنم ..به انتظار تعطیلی سه روزه ی آخر هفته،سلام به روزای تعطیلی که خیلی زود می گذرند..سلام به اینترنت adsl ام که دوباره وصل شد..سلام به تمام خاطراتی که با گوش دادن به این آهنگ منو به یادشون می اندازه..سلام به احساسات غم انگیزی که چند روز پیش بعد شنیدن حرفهای سرد و ناامید کننده از فردی که تو زندگی برام خیلی مهم بود وجودم رو به اعماق پوچی کشوند...

اگر اون روز همون لحظه حرفامو می نوشتم میشد از تک تک کلماتم حس انزجار از زنده موندم رو فهمید...

اما خوبی احساسات اینه که می یان و می رن..و دوباره چشمای آدم به روی حقیقت باز می شه و می بینه قشنگی زندگی به تمام این درد هاست ..به اینکه برای یه خواسته از پدرت که می تونه خیلی راحت برات براوردش کنه درخواست کنی و ببینی پدرت چه اسون ...

زندگی به همین هاش قشنگه که وقتی بقیه مدام ازت سوالایی می پرسن که مجبور می شی با خودت خود واقعی و خواسته های واقعیت روبرو بشی و ببینی آیا واقعا من ازش راضیم؟آیا این همون چیزیه که می خواستم؟بعد نه با تظاهر بلکه با رضایت و ارامش ودرونیت بگی بله کاملا راضیم.. ووو

زیر باران باید رفت\فکر را خاطره را زیر باران باید برد\با همه مردم شهر زیر باران باید رفت\دوست را زیر باران باید دید\عشق را زیر باران باید جست\زندگی تر شدن پی در پی \زندگی آب تنی کردن در حوضچه ی اکنون است